مدیریت تغییر: درس های چابکی و بداهه گویی – اخبار و بینش


بازیگران معروف کمدی فیزیکی مانند چارلی چاپلین (مدرن تایمز)، روآن اتکینسون (آقای بین) و لورل و هاردی (آnother Fine Mess) چابکی و بداهه نوازی را با هم ترکیب می کنند، زیرا طرفداران فیلم از نبوغ به ظاهر بی دردسر آنها شگفت زده می شوند. در تجارت، چابکی و بداهه یکسان نیستند، بلکه متمایز و مکمل یکدیگر هستند.

فصل جدیدی از کتاب که در مدرسه کسب و کار قاضی کمبریج تالیف شده است به چابکی و بداهه نوازی در سازگاری با محیط های متغیر و اجرای راه حل هایی می پردازد که ممکن است برنامه ریزی نشده باشند. برای مثال، همه‌گیری COVID-19 توانایی داخلی سازمان‌ها را برای انطباق آزمایش کرد و از آنها خواست که ماهیت غیرقابل پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده را در چنین بحرانی در نظر بگیرند.

فصلی که توسط آلگره هادیدا، دانشیار استراتژی در دانشکده بازرگانی کمبریج قاضی، و ناتان اودیاس، کاندیدای دکترا در کمبریج قاضی، تشبیه شده و تضادهایی را بین چابکی سازمانی و بداهه‌گویی سازمانی ترسیم می‌کند و اینکه چگونه تعامل آنها می‌تواند به تعیین اینکه کدام شرکت‌ها بقای خود را کمک می‌کند و رشد می کنند و در مواقع عدم قطعیت و اختلال تزلزل می کنند.

دکتر آلگره حدیدا
Osareme (Nathan) Odiase.اوسارمه (ناتان) اودیاسه.
ناتان اودیاز

تفاوت بین چابکی و بداهه و چرایی اهمیت آنها برای سازمان ها

سازمان‌هایی که در سخت‌ترین شرایط رشد می‌کنند، «چابک» در نظر گرفته می‌شوند، زیرا چابکی سازمانی مستلزم اتخاذ رویکردی فعال برای جلوگیری از اختلال، نوسانات بازار و محیط‌های تجاری با تغییر سریع است. بداهه سازمانی در فصل کتاب به عنوان توانایی یافتن راه‌حل‌های مناسب برای چالش‌های اضطراری، از جمله بسیج منابع مادی برای انطباق با رویدادهای پیش‌بینی نشده که به نظر می‌رسد بر نتایج سازمانی تأثیر می‌گذارند، تعریف شده است.

در یک فیلم ماجراجویی کمدی، یک قهرمان چابک ممکن است با فکر کردن یک قدم جلوتر و جلوگیری از خطر، از یک فاجعه قریب الوقوع جلوگیری کند، در حالی که یک کمیک غرق در بداهه نوازی با تفکر سریع در محل، به طور موثری از یک آشفتگی خوب دیگر خارج می شود.

“علاقه و تحقیقات علمی شاغلین در مورد چابکی سازمانی (OA) و بداهه سازی سازمانی (AI) به طور پیوسته در طول زمان افزایش یافته است و چابکی در ادبیات مدیریتی و مشاوره ای برجسته تر شده و در سال های اخیر به “معیار جدید سازمانی” تبدیل شده است. فصل کتاب می گوید

با این حال، تا جایی که ما می دانیم، هنوز هیچ بررسی مقایسه ای سیستماتیکی از این 2 مفهوم پیدا نشده است. در این فصل، ما به دنبال روشن کردن شباهت ها و تفاوت های بین OA و OI با پرداختن به 3 سؤال هستیم. اول و تا حدودی تحریک آمیز، آیا این 2 مفهوم قابل جایگزینی هستند که OA را کمی بیشتر از شراب OI قدیمی در یک بطری جدید می کند؟ دوم، چه زمانی OI ممکن است چابکی یک سازمان را مشروط کند؟ سوم و متناوبا، چه زمانی ممکن است OA پیش نیاز OI باشد؟

فصلی با عنوان «چابکی و بداهه نوازی» بخشی از کتابی با عنوان «همراه روتلج برای بداهه‌سازی در سازمان‌ها» است که شامل فصول «تصمیم‌گیری بداهه»، «بداهه‌سازی و شخصیت» و «رهبری تیم، حرکت و بداهه‌سازی» است. در زمینه های افراطی».

آنچه صنعت مد می تواند به کسب و کارها در مورد محیط های فرار بیاموزد

تحقیقات آلگره هادیدا اغلب بر استراتژی در محیط‌های ناپایدار متمرکز است و علاقه خاصی به صنایع خلاق از جمله سینما، موسیقی و تئاتر دارد. ناتان اودیاس، که قبلاً در دانشگاه لاگوس، دانشگاه کیپ تاون و دانشگاه کمبریج مدرک گرفته بود، در تحقیقات خود بر روی سبک سازمانی در صنعت مد از جمله تصمیمات استراتژیک که بر انتخاب های سبک تأثیر می گذارد تمرکز می کند.

آلگر، یکی از اعضای سلطنتی، می‌گوید: «ما اغلب واژه‌های «چابکی» و «بداهه‌سازی» را می‌شنویم، اما می‌خواستیم نگاهی دقیق‌تر بیندازیم و انواع مختلفی از تصمیم‌گیری‌ها را بررسی کنیم که به افراد نیاز دارد با تغییر شرایط فکر و عمل کنند. انجمن هنر. همه‌گیری وضعیتی بود که در آن افراد و سیاست‌گذاران باید براساس اطلاعات نامشخص، از جمله ارزیابی‌های تغییر ریسک، عمل می‌کردند، بنابراین این موضوع در تجارت و جامعه به‌طور گسترده‌تر بسیار به موقع است.

در چشم‌انداز پویای صنعت مد، جایی که روندها به سرعت با تغییر فصل تغییر می‌کنند، اصول چابکی و بداهه‌نویسی اهمیت قابل‌توجهی دارند. مانند سازمان‌هایی که در مناظر ناپایدار حرکت می‌کنند، برندهای مد نیز باید چابکی نشان دهند، از تغییرات در سبک جلوگیری کرده و به سرعت تطبیق دهند. علاوه بر این، آنها بر هنر بداهه نوازی تسلط دارند و به طرز ماهرانه ای راه حل های نوآورانه ای را برای چالش های نوظهور ایجاد می کنند. این می تواند در طراحی، شکل یا تولید آنها باشد. همانطور که صنعت به طور مداوم خود را دوباره اختراع می کند، بقای اکثر برندها منوط به سازگاری و نوآوری اصلی آنها است – بنابراین هماهنگ کردن چابکی و بداهه نویسی کلید بقا و شکوفایی در صنایع خلاق است.

جستجو در پایگاه های داده برای کلمات کلیدی برای اطمینان از اینکه تحقیقات از منابع چند رشته ای استفاده می کند

روش این نظرسنجی مستلزم جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی برای کلمات و عباراتی مانند:

  • چابکی
  • ابتکار
  • چابکی و بداهه نوازی
  • مدیریت و چابکی عملیاتی
  • چابکی و قابلیت های پویا
  • چابکی و استقلال در محل کار
  • چابکی و مدیریت ریسک
  • چابکی سازمانی
  • چابکی و سازگاری
  • چابکی و انعطاف پذیری
  • بداهه نوازی در سازمان ها
  • بداهه نوازی در تجارت
  • بداهه نوازی و اقتباس
  • بداهه و نوآوری

این یک پایگاه تحقیقاتی متشکل از 240 مقاله، فصل‌های کتاب و تک‌نگاری منتشر شده بین سال‌های 1982 و 2022 در رشته‌هایی مانند استراتژی، سیستم‌های اطلاعاتی، بازاریابی و مدیریت پروژه – با تمرکز ویژه بر مقالات پراستناد در مجلات برجسته مانند «سازمان» به دست آورد. مطالعات»، «علم سازمانی» و «مجله بین المللی تحقیقات تولید».

چگونه معنای چابکی و بداهه در طول زمان تکامل یافته است

از فعل لاتین “agere” یا برای حفظ حرکت، “چابکی” نشان دهنده سرعت، جریان، انعطاف پذیری و سازگاری است. این تعریف باستانی برای عصر اطلاعات توسط Manifesto for Agile Software Development در سال 2001 به روز شد، که برای پاسخگویی بیشتر توسعه نرم افزار به شرایط در حال تغییر طراحی شده بود – و در یک محیط سازمانی، چابکی جمعی بسیار مهم است زیرا این اغلب منعکس کننده تلاقی افراد است. اقدام و فعالیت مبتنی بر پروژه

اسم لاتین «proviso» ریشه بداهه‌گویی را تشکیل می‌دهد، اما از آنجایی که شرط به معنای تمایل برای عمل به شیوه‌ای خاص است، در واقع متضاد «proviso» – یا «im-provise» است که به معیاری برای کنترل بر روی ترجمه می‌شود. موقعیت های غیر منتظره از طریق تعهد به کانال خودانگیختگی، و این به ویژه در توسعه محصول جدید مهم است.

بنابراین، نویسندگان می‌گویند: «چابکی سازمانی نشان‌دهنده آمادگی استراتژیک برای رویدادهای پیش‌بینی‌نشده است، زیرا بازیگران اجتماعی در سازمان به طور فعال برای تغییرات داخلی و خارجی، عدم قطعیت و پیچیدگی واکنش نشان می‌دهند. از سوی دیگر، نوآوری سازمانی مستلزم خودانگیختگی هدفمند است، زیرا بازیگران اجتماعی همزمان اقدامات جدیدی را در پاسخ به تحولات پیش‌بینی نشده طراحی و اجرا می‌کنند.

چگونه انطباق پیشگیرانه با اقتباس بداهه متفاوت است

همانطور که در یک مقاله ژورنالی که در فصل کتاب توضیح داده شده است، تمایزی بین «انطباق پیشگیرانه» وجود دارد که در آن تیم‌های پروژه اقدام بعدی را بدون اجرای واقعی آن پیشنهاد می‌کنند و «تطبیق بداهه» که در آن طراحی با اجرا ادغام می‌شود. مورد دوم اغلب نیاز به هماهنگی دقیق و توانایی کنترل فشارهای زیاد با حاشیه خطای کم یا بدون وجود دارد.

فصل کتاب می‌گوید: «تعامل سازگاری پیشگیرانه تیمی و انطباق بداهه تیمی در طول همه‌گیری COVID-19 ثبت شده بود. «تیم‌های درون سازمان‌ها ابتدا برای مقابله با شوک اولیه شیوع و پیامدهای قرنطینه به سازگاری بداهه متوسل شدند. همانطور که درک این ویروس آشکار شد، تیم ها شروع به توسعه درک محکم تری از نحوه کار در شرایط ایمن کردند. آنها الگوهای جدید کار از راه دور، فاصله گذاری اجتماعی و پوشش در فضاهای محدود را اجرا کردند. بنابراین، پاسخ آنها پیشگیرانه تر شد و منجر به ظهور کانال های ارتباطی جدید، روال عملیاتی و ساختارهای سازمانی شد.

بداهه نوازی در موسیقی جاز می تواند به تیم ها کمک کند تا رویدادهای غیرمنتظره را مدیریت کنند

برخی از مطالعاتی که آلگره و ناتان مورد بررسی قرار دادند، قیاسی را بین بداهه نوازی و موسیقی جاز ترسیم کردند. نویسندگان می‌گویند که در حالی که جاز اغلب به‌عنوان تجربی و تکرار نشده – مجموعه‌ای از ریف‌های خودانگیخته – دیده می‌شود، نوازندگان جاز در واقع اغلب از بداهه‌پردازی برای «ساخت روتین‌های مفید و رضایت‌بخش» در فواصل کوتاه استفاده می‌کنند. به طور مشابه، در پروژه های مبتنی بر تیم، بداهه نوازی در یک چارچوب زمانی کوتاه اغلب با هدف تغییر ساختارهای سازمانی مستقر نیست، بلکه به عنوان پلی (یک اصطلاح موسیقی دیگر) برای رسیدگی به رویدادهای منزوی و غیرمنتظره است. سازمان‌ها سپس چنین دوره‌هایی را با چشم‌اندازی برای ایجاد استراتژی‌هایی برای آمادگی بهتر در آینده بررسی می‌کنند.

در حالی که بداهه نوازی اغلب به عنوان یک فعالیت گروهی دیده می شود، فصل کتاب همچنین به بررسی «بداهه گویی مقاومتی» می پردازد که ممکن است به شکل فعالیت های مخفی توسط واحدهای کوچک به منظور حل مشکلات فوری خارج از ساختارهای رسمی یک شرکت باشد.

چنین فعالیت های پنهانی می تواند مزایایی داشته باشد: «بداهه سازان ممکن است به طور فعال چنین تلاش هایی را از ترس تلافی پنهان کنند. هنگامی که مدیران میانی قابل مشاهده می شوند، معمولاً به عنوان کارگزاران دانش عمل می کنند تا بداهه پنهان را در یادگیری سازمانی غیررسمی به عنوان تغییر رویه ای یا یادگیری سازمانی رسمی به عنوان رویه های جدید ادغام کنند. با این حال خطراتی در چنین فعالیت‌های مخفیانه‌ای وجود دارد که در فرهنگ سازمانی بافته می‌شوند: بداهه‌گویی مقاومتی می‌تواند منجر به شکست هماهنگی شود که پیامدهای منفی برای وضعیت رقابتی یک شرکت دارد.

سازمان‌ها ممکن است قبل از اینکه بتوانند بداهه‌پردازی کنند، باید چابک باشند

نویسندگان می گویند، مواقعی وجود دارد که چابکی سازمانی ممکن است پیش نیاز بداهه سازی سازمانی باشد – از جمله زمانی که سازمان های چابک الهام بخش مشارکت کارگران هستند که به نوبه خود استقلال را تقویت می کند، یا زمانی که شرکت ها روش های معمولی از روش های چابک را اعمال می کنند که باعث تحریک بداهه نوازی می شود.

در خاتمه، دو مفهوم چابکی سازمانی و بداهه نوازی سازمانی در عین متمایز بودن، همزیستی هماهنگی را نشان می‌دهند.

چابکی سازمانی حول آمادگی برای چالش‌های پیش‌بینی‌نشده می‌چرخد، چارچوبی را برای پاسخ به تغییرات و هدایت عدم اطمینان فراهم می‌کند. از سوی دیگر، بداهه‌سازی سازمانی در مفهوم «خودانگیختگی هدفمند» رشد می‌کند، جایی که افراد درون سازمان‌ها به طرز ماهرانه‌ای به رویدادهای غیرمنتظره در زمان واقعی پاسخ‌ها را تصور و اجرا می‌کنند. اگرچه این دو رویکرد در مکانیسم‌هایشان متفاوت هستند، اما به طور هماهنگ عمل می‌کنند و یک هم افزایی قدرتمند در پویایی سازمانی ایجاد می‌کنند. با توسعه ظرفیت و شایستگی انسانی، سازمان ها می توانند خود را با تغییرات وفق دهند. آنها قادر خواهند بود این کار را با نبوغ و پاسخگویی حساب شده انجام دهند و از یک رویکرد جامع و عملی به خواسته های سختگیرانه صنعت اطمینان حاصل کنند.

نویسندگان نتیجه می‌گیرند: «در حالی که چابکی فرآیندی مستمر است که یک ارزیابی جامع و فراگیر از ظرفیت سازمان برای واکنش به تغییر ارائه می‌کند، بداهه نوازی اپیزودیک است و بینش‌هایی را درباره اقدامات خاصی که سازمان‌ها در پاسخ به رویدادهای غیرمنتظره انجام می‌دهند، ارائه می‌دهد».

دیدگاهتان را بنویسید