شرکت های موفق مرتباً محصولات جدید را عرضه می کنند، زیرا بازارهای موجود اشباع می شوند و شرکت ها به دنبال راه های جدیدی برای رشد هستند. اما شرکت ها چگونه محصولات جدید خود را از نظر تبلیغات، قیمت گذاری و سایر معیارهای کلیدی بازاریابی معرفی می کنند؟
وینسنت مک، استاد بازاریابی و علوم تصمیمگیری در دانشکده بازرگانی کمبریج قاضی، در راستای تئوریهای مختلف در مورد راهاندازی و تبلیغ محصول، به این موضوع فکر کرده است – و عرضه هدست واقعیت ترکیبی جدید اپل ویژن پرو در اوایل سال جاری در ایالات متحده، این موضوع را ارائه میکند. فرصتی برای بررسی این موضوع: در حالی که اپل اغلب نسخه های جدید آیفون، آی پد و سایر محصولات محبوب خود را عرضه می کند، VisionPro اولین دسته محصول جدید اپل از زمان عرضه اپل واچ در سال 2015 است.
بابک توانگر، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت (MPhil 2012) از کمبریج قاضی و یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت Brilliant Labs، یک شرکت سنگاپور که در حال ساخت عینک های مجهز به هوش مصنوعی است، رویکرد بسیار متفاوتی را برای اپل دنبال کرده است. قاب، که توسط هوش مصنوعی (AI) طراحی شده است.
هر دوی این رویکردها در نسخههای اخیر پادکست ترازنامه به میزبانی کنراد چوا، مدیر اجرایی برنامه MBA کمبریج در دانشکده بازرگانی Cambridge Judge مورد بررسی قرار گرفت – در این مقاله گزیدههایی از این پادکستها را با وینسنت مک و بابک توانگر پوشش میدهیم.
قیمت گذاری فناوری پوشیدنی
قبل از راه اندازی یک محصول جدید، متخصصان بازاریابی برای مدت طولانی بر روی 4 P تمرکز کرده اند:
- تولید – محصول
- قیمت
- محل
- ترویج
اینها همچنین در بازاریابی به عنوان “آمیخته بازاریابی” شناخته می شوند.
در مورد VisionPro، اپل VisionPro را بهعنوان واقعیت ترکیبی یا «محاسبات فضایی» بهجای یک دستگاه واقعیت مجازی که معادل یک دوربین سهبعدی است، مطرح کرده است. تبلیغات تبلیغاتی آن می گویند که دستگاه “آشنا و در عین حال پیشگامانه” است. قیمت آن سنگین است، با هزینه 3.499 دلار (هنوز در بریتانیا موجود نیست) به وضوح آن را به عنوان یک محصول رده بالا نشان می دهد، و برای اپل مکان فیزیکی فروش فروشگاه های شیک با مارک اپل است.
در مقابل، Brilliant Lab's Frame قیمتی معادل 349 دلار دارد و این شرکت میگوید که غیرعادی است زیرا یک «استارتآپ سختافزاری» است که مدل کسبوکار آن بر اساس فلسفه منبع باز آن است که هدف آن جذب توسعهدهندگان و دیگران به این مفهوم است. .
وینسنت مک در بازاریابی محصولات جدید
برخی گزیده های ویرایش شده از پادکست با وینسنت مک از کمبریج قاضی:
آیا این ایده خوبی است که برندهای لوکس قیمت را هنگام بازاریابی یک محصول جدید به نمایش بگذارند؟
قیمت واقعا باعث می شود به پول فکر کنید. بنابراین، اگر میخواهید محصول خود را بهعنوان یک برند باکلاس، بهعنوان برندی که ارزش و کیفیت بالایی را منتقل میکند، بازاریابی کنید، میخواهید که مردم به محصول بهعنوان یک محصول سطح بالا فکر کنند و به ارزشها فکر کنند. ، دگرگونی زندگی و باحال بودن. در مورد اپل، آنها واقعاً باید قیمت را اعلام کنند: به نظر می رسد که آنها سر و صدای زیادی در مورد آن ایجاد نمی کنند، بلکه بیشتر روی ابزارهای پیشرفته با مشخصات عالی متمرکز شده اند.
چرا به جای یک عدد گرد مانند 3.500 دلار، قیمت هایی مانند 3.499 دلار داریم؟
قیمت غیر گرد بر اساس تحقیقات رفتار مصرف کننده است، زیرا ممکن است برای افرادی که در حاشیه هستند و واقعاً در مورد خرید یا عدم خرید آن شک دارند مفید باشد. معمولاً اثر شماره نه روی محصولات غیر پریمیوم، جایی که میخواهید انبوه بفروشید، تأثیرگذارتر است. اما شاید اپل در حال حاضر به جنبه فروش انبوه چشم دوخته است، که VisionPro ممکن است در مقطعی از زمان آنقدر برتر نباشد.
تعامل بین استراتژی محصول و بازاریابی محصول چیست؟
از نظر قیمت گذاری محصول جدید، 2 استراتژی وجود دارد.
- یکی از آنها استراتژی قیمت گذاری نفوذ است که در آن شما واقعاً آن را ارزان قیمت می گذارید تا بتوانید تا حد امکان پایگاه مشتری نصب شده را برای بهره برداری از اثر شبکه به دست آورید.
- مورد دیگر احتمالاً همان کاری است که اپل در تلاش است انجام دهد، یعنی قیمت گذاری ناچیز که هدف آن جذب قوی ترین افراد معتقد است. این مؤمنان هستند که واقعاً میخواهند از ابزارهای پیشرفته استفاده کنند و اگر فکر میکنند خوب است، این خبر را منتشر میکنند. اپل جامعه ای از طرفداران دارد که واقعاً به اقصی نقاط جهان می روند تا این خبر را منتشر کنند. پس از آن، این شرکت میخواهد سر و صدا را جلب کند، تا حس بخشی از جامعه را ایجاد کند – و کاری که آنها در آینده انجام میدهند احتمالا کاهش قیمت و انتشار نسخههای جدیدی است که رایجتر و مصرفکنندهپسندتر هستند.
چگونه برخی از محصولات می توانند قوانین تبلیغات را زیر پا بگذارند، جایی که یک محصول عالی با تبلیغات کم یا بدون تبلیغات ساخته می شود؟
بودجه تبلیغاتی صفر می تواند یکی از گزینه ها باشد. من فکر میکنم بهترین راه برای تبلیغ محصول، تبلیغ نیست، بلکه این است که آن را دهان به دهان انجام دهید. این بدان معناست که شما نباید خودتان محصول را تبلیغ کنید بلکه دیگران را مجبور به انجام این کار کنید. این قانون کمی افسانه ای در مورد یک سوال مرکزی تحقیقات بازار وجود دارد که اگر مردم زمان بیشتری برای شما ندارند باید در یک نظرسنجی بپرسید، و آن یک سوال این است که چقدر احتمال دارد که مصرف کننده محصول شما را به افراد دیگر توصیه کند. . انجام کارهایی که این امر را ایجاد می کند ممکن است هزینه کمی برای شما داشته باشد، اگر آنها را به خوبی انجام دهید. به عنوان مثال، میتوانید رویدادهایی را اجرا کنید که در آن با برخی از طرفداران خود خیلی معمولی ملاقات میکنید، یا فقط سعی کنید در رسانههای اجتماعی خود کار کنید که در آن مردم درباره شما صحبت کنند.
آیا VisionPro اپل مانند آیفون موفق خواهد شد یا فکر می کنید ممکن است مانند Google Glass شکست بخورد؟
اگر به محصولی مانند آیپاد نگاه کنید، لزوماً از بین نمیرود، بلکه به چیزی دیگر تبدیل شده است، آیفون. بنابراین، این می تواند محصول دیگری باشد که بعد از چند سال جذب چیز دیگری می شود.
بابک توانگر روی عینک هوش مصنوعی Brilliant Labs
چند گزیده از پادکست با بابک توانگر از آزمایشگاه های درخشان.
ماهیت اصلی پشت فریم چیست؟
فریم به سبک و نازک یک عینک است که مردم هر روز از آن استفاده می کنند. یک داک شارژ کوچک وجود دارد که باتری را تغذیه می کند و متن کمی در صفحه نمایش وجود دارد – یک صفحه نمایش هولوگرافیک شفاف. رابط فریم با عامل هوش مصنوعی مبتنی بر ابر: عامل ما Noa نام دارد و وظیفه آن این است که بفهمد سوال کاربر چه میتواند باشد و سپس برای پاسخ به هر طیفی از مدلهای زبان بزرگ بروید. ایده این است که دست شما را آزاد می گذارد.
ایده شما برای Frame کاملاً متفاوت از نوع دیدی است که در Meta Oculus یا Apple VisionPro می بینید. چرا تصمیم گرفتی در مقابل کاری که آن بچه ها انجام می دهند، این مسیر را طی کنی؟
Apple VisionPro را در نظر بگیرید، این یک دستگاه VR است. و من فکر می کنم که این یک بازار به خودی خود است. مجموعه ای از موارد استفاده، مجموعه ای از چالش های فنی و پویایی خاص خود را دارد. و اپل به وضوح آن را به عنوان ساحل برای آنها انتخاب کرده است. بنابراین، تفاوت اصلی این است که ما بسیار باز و متمرکز بر اکوسیستم هستیم. متا همه اینها را بسته است، بنابراین کاری که با آن انجام میدهید در واقع فقط محدود به آنچه متا راهاندازی کرده است یا به شما اجازه میدهد با آن انجام دهید.
تاکید می کنید که Frame را متن باز نگه داشته اید. لطفاً دلیل این امر را توضیح دهید؟
ما آن را کاملاً متن باز نگه داشته ایم، زیرا می خواهیم دنیایی از توسعه دهندگان را که واقعاً دندان های خود را در این رسانه خلاقانه جدید هوش مصنوعی مولد فرو می برند قدرت دهیم تا شروع به سرهم بندی و کاوش در آنچه ممکن است کنند. از زمانی که حدود 2 ماه پیش اعلام کردیم، توسعه دهندگانی داشتیم که از کارهای چوبی بیرون آمدند – هرکسی از تولید بزرگ، کشاورزی و شرکت های صنعتی که به دنبال آموزش یک مدل هستند. و پس از آن، البته، افراد زیادی در سمت راهاندازی کارها هستند، شرکتهای هوش مصنوعی، یک مدل اختصاصی میسازند که میخواهند در کاربر نهایی تجسم یابد: شاید آنها در حال خدمت به پزشکان و EMT (تکنسینهای فوریتهای پزشکی) در پزشکی هستند. محیط، یا شاید آنها در حال خدمت به معلمان در محیط آموزشی هستند، یا وکلایی که در حال بررسی مجموعه ای از اسناد هستند.
آیا رویکرد منبع باز شما مزایای دیگری دارد؟
ما در مورد این 3 راه فکر می کنیم.
- اولین مورد این است که برای اینکه فناوری قابل بازرسی باشد، باید قابل تغییر باشد.
- دوم این است که ما فقط فکر می کنیم که بسیاری از مردم ایده های بسیار جالبی در مورد هوش مصنوعی مولد دارند.
- دلیل سوم، و این بیشتر تفکر استراتژیک بلندمدت است، این است که شرط ما این است که نبوغ و ارزش در دادهها باشد – نه در مدل، و نه در طراحی سختافزار.
اشاره کردید که will.i.am، نوازنده بلک آید پیز و نماد طراحی/مد، Frame را امتحان کرده است. باید بپرسم نظرش چیست؟
او در آنها عالی به نظر می رسد. او بسیار استادانه به نظر می رسد و کاملاً آن را دوست داشت. من عینکش را می زنم. و من فکر نمیکنم که آنها نیمی از من مانند فریم در او خوب به نظر میرسند، اما اشکالی ندارد. فکر نمیکنم موضوع این بود.